sunnuntai 7. heinäkuuta 2013

Luokkayhteiskunnan armeija

کهنه سرباز آمریکایی: افسر مافوقم به من تجاوز کرد

 07 ژوئيه 2013 - 16 تیر 1392
جرامایا آربوگست، کهنه سرباز سپاه تفنگداران دریایی آمریکا
جرامایا آربوگست، کهنه سرباز سپاه تفنگداران دریایی آمریکا
خانه ویلایی جرامایا و تیفانی خیلی بزرگ نیست. حداکثر ۱۰۰ متر زیربنا دارد اما آن قدر زیبا و خوب تزئین شده که دوست نداری ترکش کنی. از آن خانه‌هاست که پر است از چیزهای ریزه میزه تزئینی. فضای صمیمی خانه نشان می‌دهد دست کم یک نفر در اینجا احساس 'راحتی' می‌کند. آن قدر راحت که شاید ترجیح می‌دهد با دنیای بیرون 'قطع رابطه' کند
در حیاط روبروی خانه دو پرچم برافراشته است؛ پرچم آمریکا و پرچم سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده (کلیک Marine Corps). اما خانه جرامایا یک نماد بیرونی متمایز دیگر هم دارد. راه ویژه معلولان. این یکی خانه جرامایا و تیفانی را از دیگر خانه‌ها در فورت اشبی (کلیک Fort Ashby) متمایز می‌کند
فورت اشبی شهر بسیار کوچکی است در ویرجینیای غربی با جمعیتی حدود ۱۴۰۰ نفر. در حقیقت این شهر کوچک از توابع کامبرلند (کلیک Cumberland) است که آن هم شهر بزرگی نیست. کلیک جرامایا آربوگست متولد کامبرلند است
از کودکی آرزو داشتم روزی یونیفورم نظامی بر تن کنم. همیشه می‌خواستم مثل یک سرباز، به وطنم خدمت کنم. به محض اینکه وارد هفده سالگی شدم، از مادرم رضایت‌نامه گرفتم و برای پیوستن به نیروی دریایی ثبت نام کردم
اتاق جرامایا پر است از نمادهای تفنگداران دریایی. عکس های قاب شده از ژنرال‌های برجسته ارتش؛ مدال‌های گوناگونی که از ملاقات با سربازان رسته‌های مختلف در آمریکا جمع آوری کرده؛ توپ بیضی شکل فوتبال آمریکایی که پر است از امضای فوتبالیست‌های تیم تفنگداران دریایی؛ ساعت دیواری پاندولی که عکس جرامایا با یونیفورم نظامی در صفحه آن خودنمایی می‌کند و دهها نماد دیگر که فریاد می‌زنند این جوان آمریکایی تمام 'فکر و ذکرش' متوجه تفنگداران نیروی دریایی است
"دو سال از پیوستنم به سپاه تفنگداران دریایی گذشته بود که یکی از مسئولان مافوقم به من تجاوز کرد. از آن لحظه، رویای من مثل تُنگ بلوری شکست. هزار تکه شد. آن قدر افسرده و مضطرب شدم که زندگی برایم تیره و تار شد. آن افسر مافوق رویای من را دزدید. آن قدر شکسته و مایوس شدم که بالاخره در سال ۲۰۰۶ از نیروی دریایی بازنشسته شدم
خانه جرامایا آبروگست در فورت اشبی ویرجینیای غربی
فورت اشبی شهر بسیار کوچکی است در ویرجینیای غربی با جمعیتی حدود ۱۴۰۰ نفر
جرامایا، روی ویلچر می‌نشیند. یک دوچرخه ویژه معلولان هم دارد که با آن حتی در مسابقات مقدماتی پارالمپیک شرکت کرده است. شناگر ماهری هم هست. مدال‌های ملی در رشته شنای معلولان دارد. با این همه، جرامایا یک معلول جنگی نیست
"سال ۲۰۰۹ بود. تنها چند ماه از ازدواج دومم گذشته بود. دور و برم همه چیز خوب بود اما یک دفعه احساس کردم دیگر تاب و تحمل‌ام تمام شده. خاطرات آن تجاوز لعنتی. شکستن‌های پی در پی در درون خودم. احساس عجز و ناتوانی در پیدا کردن مفهوم دوباره 'مرد بودن'، و هزار علت دیگر برای افسرده بودن و مضطرب شدن. طاقتم 'طاق' شده بود. یک روز در ماه اکتبر، کلت ۹ میلیمتری که داشتم را برداشتم. گذاشتم وسط قفسه سینه و ماشه را کشیدم... بعد که به هوش آمدم فهمیدم چون مست بودم، دستم لرزیده و گلوله به جای قلب ستون فقراتم را شکافته. از آن روز فلج شدم

پیتزای گوشت و پیاز در ایوان پشتی

برای ضبط مصاحبه با جرامایا، حدود دو ساعت و نیم از واشنگتن دی‌سی به سمت غرب رانندگی کرده بودیم و باید پیش از غروب باز می‌گشتیم. با این حال، وقتی ضبط مصاحبه به جزئیات داستان تجاوز جنسی رسید، ترجیح دادم برای یک ساعت کار را متوقف کنیم. تلفنی پیتزا سفارش دادیم و در ایوان پشتی خانه با جرامایا از چیزهای متفرقه صحبت کردیم
این بار جرامایا بود که من را سوال باران می‌کرد. می‌پرسید: تو که ایرانی هستی می‌توانی به من بگویی آیا وقتی مردم ایران می‌گویند 'مرگ بر آمریکا'، منظورشان همه ما آمریکایی‌هاست؟
من دوست دارم ایرانی‌ها بدانند که ما هم مثل مردم همه دنیا یک زندگی 'طبیعی' داریم. گاه از دولت و سیاستمداران حمایت می‌کنیم
به جرامایا گفتم که گفتگوی سر ناهارمان را در گزارش تلویزیونی یا رادیویی نمی‌توانم منعکس کنم چون تمرکز گزارش بر موضوع تجاوز جنسی به مردان در اماکن نظامی آمریکاست. اما وعده دادم که اگر قرار شد نسخه ای از گزارشم را برای انتشار در وبسایت تنظیم کنم، حتما به این بخش از گفتگو هم اشاره می‌کنم

متجاوز اخراج شد اما 'بی‌آبرو' نشد

جرامایا آربوگست، کهنه سرباز آمریکایی
جرامایا بعد از فلج شدن به ورزش شنا و دوچرخه سواری معلولان روی آورد
بعد از ظهر با جرامایا مشغول بررسی مدارک پرونده دادگاهی او شدیم. دادگاه با استناد به قانون 'حفظ حریم خصوصی' بخش‌هایی از احکام و جزئیات را که درباره مشخصات متجاوز جنسی بود سیاه کرده بود. این بخش‌ها غیرقابل خواندن بود
من با دیدن این برگه‌ها حرص می‌خورم. با این که دادگاه در نهایت او را مقصر شناخت و از نیروی دریایی با 'خفت و خواری' اخراج شد اما هنوز اسمش در نقشه جرم و جنایت به عنوان یک 'متجاوز جنسی' ثبت نشده. دادگاه گفت که این کار را برای حفاظت از حریم خصوصی او انجام می‌دهد اما من می‌خواستم که نام و مشخصات او بروی نقشه جرم و بزهکاری که در دسترس همه مردم آمریکاست، درج شود تا همسایگان و هم محلی‌های او بدانند که یک متجاوز جنسی ممکن است در کمین دائمی آنها باشد

'فضای نظامی زمینه‌ساز تجاوز جنسی در ارتش'

 Justice Denied جرامایا به تازگی درمستندی به نام 'عدالت موجود نیست'  حضور یافته وبهمراه چندین قربانی دیگر داستان خود را با مردم آمریکا در میان گذاشته است.  این مستند جدید بعد از موفقیت فیلم "جنگ نامرئی" (کلیک ) ساخته شد
مستند جنگ نامرئی که محور اصلی آن تجاوز به زنان در ارتش آمریکاست امسال حتی به فهرست پنج فیلم برتر نامزد جایزه اسکار راه یافت. این مستند موضوع بحث و تبادل نظر گسترده‌ای در ماههای اخیر شده است. به طوری که پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا درچند ماه گذشته ناچار شده بارها با انتشار بیانیه به موضوع افزایش آمار تجاوز جنسی در اماکن نظامی واکنش نشان دهد
جرامایا آربوگست، قربانی تجاوز جنسی در ارتش آمریکا
جرامایا به تازگی در مستندی به نام "عدالت موجود نیست" شرکت کرده و به همراه چند قربانی دیگر داستان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن‌اش را بازگو می‌کند
در گزارش جدیدی که پنتاگون منتشر کرده، تعداد شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۶ هزار پرونده اعلام شده که حدود ۱۴ هزار از موارد آن مربوط به مردان است؛ یعنی ۵۳ درصد
به عبارت دیگر، بنابر این گزارش و برخلاف 'باور عمومی'، تعداد مردانی چون جرامایا که در اماکن نظامی مورد آزار جنسی و تجاوز قرار گرفته اند از زنان بیشتر است
لورا لینچ، رواندرمانگر، در مستند "عدالت موجود نیست" ریشه شکل گیری این پدیده در محیط های نظامی را چنین تشریح می‌کند: از نظر من، عواملی چون سلسله مراتبی بودن و قدرت مافوق بر زیردست، زمینه ساز آزار جنسی در ارتش است و آنچه عامل آشکارساز این پدیده محسوب می‌شود، تمایل به زورگویی و تحقیر زیردست در چنین محیط‌هایی است. این تمایل در همه سطوح حتی رده‌های بالای ارتش هم مشاهده می‌شود
با این حال، نکته جالب توجه شاید این باشد که از میان این ۲۶ هزار شکایت که پنتاگون در گزارش امسال خود نامبرده، تنها حدود ۳۰۰ پرونده برای بررسی نهایی به مراجع قضایی ارجاع داده شده است.
هنگام ترک کردن خانه جرامایا با خودم فکر می‌کردم اگر نظرات این خانم رواندرمانگر که در مستند بود قابل تعمیم باشد، آن وقت شاید بتوان گفت که آزار جنسی و تجاوز به مردان و زنان در محیط‌های نظامی، محدود به زمان و مکان خاصی نیست
احتمالا در تمامی ارتش‌های جهان که دیسیپلین، قدرت غیرقابل پرسش مافوق و اختیار کامل بالادست بر فرودست وجود دارد، جوانانی نظیر جرامایا یا زنان ارتشی می‌توانند قربانی آزار جنسی هم قطاران یا افسران مافوق خود شوند. هر چند قابل پیش بینی است که در بسیاری از کشورها آمارهای آشکاری در این رابطه منتشر نشود تا اولا به علت خطای اقلیت بزهکاران در داخل ارتش، هویت اکثریت و 'خدمات شایستگان' ارتش‌ مخدوش نشود و دوما رویای جوانانی چون جرامایا برای 'قهرمانی و خدمت' به سادگی از بین نرود

Ei kommentteja:

Lähetä kommentti